تنهایی
نظرات شما عزیزان:
و قنوت دستانش چه زیباست ...
و قنوت دستانش چه زیباست
آنگاه که دل به امید عفو و کرمش دارد
وآنگاه که اندیشه ای جز او در سر نمی دارد
و جز او بر دیگری دل نخواهد بست
و آنگاه که درد سینه اش را فقط در برابر قنوت بندگی اش برملا خواهد کرد
چه خازعانه است این بندگی !
آنهم در برابر معبودی که اورا هیچ شریکی نیست و
قدرتی را یارای برابری با او نیست ...
+ گاهی نه گریه آرامت می کندو نه خنـده !! نه فریاد آرامت می کند ونه سکوت .. آنجاست که با چشمانی خیس رو به آسمان می کنی و می گویی خدایـا تنها تو را دارم تنهایم مگذار
نوشته شده در پنج شنبه 26 دی 1392
ساعت
13:54 توسط Alireza